تو چرا
وای چرا
این چنین شیدایی؟!
به سرابی مانی
آنچنان ناز
که در چشمانم،
طلعتِ اشک فشانی
تو همانی،
آنی!
تو همان وهمِ نیاز
تو جهانی
جانی
*ترمه سلطانی هفشجانی*
کاش نمي رفتي ......برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 11
برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 25
کاش دستان سرد خاک نلرزانند
آشوبِ خفتهات را...
ژینای عزیز،
آرام بخواب!
به یاد تو خواهیم سرود
حیران سرودِ گیسوانت را...
"ترمه سلطانی هفشجانی"
کاش نمي رفتي ......برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 86
دل به دریا میزنم
دریا به گوش!
میرسد صیادِ عشق از راه دور
یار بیتاب است
آرامش کنید
حرف، آرام است
فریادش کنید
شور شب از ناز چشمانش
دگرگون میشود؛ سردارِ عشق!
ماه دلدار است
شیدایش کنید...
"ترمه سلطانی هفشجانی"
کاش نمي رفتي ......برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 92
شب هنگام،
به یاد لبخند سرخ لبانت می افتم
و آنقدر از پاییز چشمانت،
برای مه خوش خیال شعر، می خوانم
که شهزاد ستاره جبین شب
همرنگ شادی می شود و
درختان سبز احساس
با خیالت، برگ ریزانی به پا می کنند
که پاییز را همسفره هر فصلی بداند؛
تا تو با قایق مهر،
نسیم سحر را به پیشواز بهار آشنایی بفرستی و
با قلم شیدایان نغمه خوان،
از شروعی دوباره بخوانی.....!
ترمه سلطانی هفشجانی
ادامه مطلب
من اینبار،
دست در دست الهه ی نوپای عشق
به سوی بهارستانی میروم،
که در آن، راویان مهر
چکامه ی شاعرانه سر میدهند
چکامه ای که هر حرف آن
تو را میخواند
و همصدای نغمه ی خوشی میشوم
که از آن
نوای جانسوز عشق تو، می تراود
خوب من!
بخوان از دوست داشتن هایی که کوه،
برای پاکی شان سجده میکند؛
و بمان و ستاره ی تابان شبم باش
تا به هوایت
بشکند این غرور های ناتمام ماه.....!
"ترمه سلطانی هفشجانی"
ادامه مطلب
سنگینی گناهم -که سرودن است-را
به گردن قلب خاموشم می گذارم
که جز نواختن و نوشتن
چیزی بلد نیست
واز حنجره ای شِکوِه می کنم
که نغمه ی دل را به اراده ی سکوت،
به گوش خلق نخواهد رساند.....!
"ترمه سلطانی هفشجانی"
ادامه مطلب
برچسب : خاموش, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 98
برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 79