کاش نمي رفتي ...

ساخت وبلاگ

تو چرا

وای چرا

این چنین شیدایی؟!

به سرابی مانی

آنچنان ناز

که در چشمانم،

طلعتِ اشک فشانی

تو همانی،

آنی!

تو همان وهمِ نیاز

تو جهانی

جانی

*ترمه سلطانی هفشجانی*


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 28 آبان 1402 ساعت: 14:22

شاک اپ‌اه نامی‌ ینا ندیود دنتشادنامنابل یاون ندیدنخ و شوگ‌اه نامی زاین ندینششاک اب داب میدیصق‌ر‌یم وهی نافوط میدیدنخ‌یم شاک...*(کاش پاهایمان نای دویدن داشتند، لبانمان نوای خندیدن، و گوش‌هایمان نیاز شنیدن کاش با باد میرقصیدیم و به طوفان میخندیدیم  کاش...)  ...این یه آینه‌ستاَمثال من و تو رو زیاد دیدهما یه روزی میریم و اون میمونهمیشکنهصدتا میشهتا قصه‌هامون صد تیکه شن رسوا بشن برن از شهر خیال بعدتنامون خاک میشنهزار بار زمینو میبوسنآره اونروز روزیه که نه منی هستبا سوز "تو" بسازه و نه تویی که به سوزِ ساز منبنازه!پس ته این قصه چیه؟چیه که میدونیم مهمون خاکیم و مسافر بادبازم با های سکوت و هوی صدااشک میشیمشور میشیمغزل کور میشیمبا تار تیرش پر میزنیمبا باهارشیخ میزنیمتهش چی؟پای خزون تو خونِ سرد زمستونمثه چای لب سوز عزیز جونآیِ آتیش به جیگر میزنیمتهش چی؟گیریم که دلم دل به دریا زد و رفتآخرش چی؟وای زمینآی زمونچی اومده سرمون؟!طای طَمَد به بخت ما نیومدچارقد ابر به سَرِ سحر نیومدنگارِ من رفت و دیگه نیومدماه اومد آب دادخورشید اومد نون دادیه شعر ناتموم دادیه بغض بی امون دادشب که به گیسم نموندستاره از من نخوندقرص دلا آب شدخنده‌ی ما خواب شدقصه به غصه‌م بخندبند دلم پاره شدطفلی دل، آواره شدقصه به غصه‌م بخند گریه به ما چاره شدشادی ما ناله شد"ترمه سلطانی هفشجانی" *این قطعه نیز همچون مشقی در نگاهآینه، برعکس شده*ادامه مطلب کاش نمي رفتي ......ادامه مطلب
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 25 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1402 ساعت: 22:40

کاش دستان سرد خاک نلرزانند

 آشوبِ خفته‌ات را...

ژینای عزیز،

 آرام بخواب!

به یاد تو خواهیم سرود 

حیران سرودِ گیسوانت را...

"ترمه سلطانی هفشجانی"


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 86 تاريخ : جمعه 20 آبان 1401 ساعت: 14:36

دل به دریا میزنم

دریا به گوش!

میرسد صیادِ عشق از راه دور

یار بی‌تاب است

آرامش کنید

حرف، آرام است

فریادش کنید

شور شب از ناز چشمانش

دگرگون میشود؛ سردارِ عشق!

ماه دلدار است

شیدایش کنید...

"ترمه سلطانی هفشجانی"


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 24 خرداد 1401 ساعت: 5:25

شب هنگام،

به یاد لبخند سرخ لبانت می افتم

و آنقدر از پاییز چشمانت،

برای مه خوش خیال شعر، می خوانم

که شهزاد ستاره جبین شب

همرنگ شادی می شود و

درختان سبز احساس

با خیالت، برگ ریزانی به پا می کنند

که پاییز را همسفره هر فصلی بداند؛

تا تو با قایق مهر،

نسیم سحر را به پیشواز بهار آشنایی بفرستی و

با قلم شیدایان نغمه خوان،

از شروعی دوباره بخوانی.....!

ترمه سلطانی هفشجانی


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : لبخند,لبان, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 117 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 5:34

همه ی ما در وجودمان، ستاره ای را خاموش کردیم به نام عشق، و ماهی را به خواب ابدی فرو بردیم  به نام رویا؛ من، اولین قاتل پشیمان بودم که اشک های سپهر را جبران کرد. حجم سبز چشمانت، -که نشانه های زندگی در آن می رقصند- مرا برد تا شهری رویایی که در آن، شغال زشتیِ مهر های کذایی را نقض میکرد؛ گرگ، علت سکوت های ناتمام گوسفند را می فهمید و گلِ سرخِ عشق، بدون خار هم آغوش زندگی میشد! تو بر جدایی ها خندیدی و از کاش نمي رفتي ......ادامه مطلب
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : بهشت,کوچک, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 101 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 5:34

من اینبار،

دست در دست الهه ی نوپای عشق

به سوی بهارستانی میروم،

که در آن، راویان مهر

چکامه ی شاعرانه سر میدهند

چکامه ای که هر حرف آن

تو را میخواند

و همصدای نغمه ی خوشی میشوم

که از آن

نوای جانسوز عشق تو، می تراود

خوب من!

بخوان از دوست داشتن هایی که کوه،

برای پاکی شان سجده میکند؛

و بمان و ستاره ی تابان شبم باش

تا به هوایت

بشکند این غرور های ناتمام ماه.....!

"ترمه سلطانی هفشجانی"


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : غرور,ناتمام, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 104 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 5:34

سنگینی گناهم -که سرودن است-را

به گردن قلب خاموشم می گذارم

که جز نواختن و نوشتن 

چیزی بلد نیست 

واز حنجره ای شِکوِه می کنم

که نغمه ی دل را به اراده ی سکوت،

به گوش خلق نخواهد رساند.....!

"ترمه سلطانی هفشجانی"


ادامه مطلب

کاش نمي رفتي ......
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : خاموش, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 5:34

بردر خانه ی بهار ، کوبه ی آشتی میزنم ؛ آخر چند سالی می شود که باران برای معشوقه اش..... آهنگ محبت نخوانده و دخت سیه پوش شب ، شعری از برای ماهتابِ صداقت نسروده ! آشتیِ من و بهار ، همان نت آزادیست  که خالقش ، خلعتی است ، مهر نام  که در نبرد گرگ ومیش سَحَر ، غنیمتی خواهد شد پیشکش شاهزاده ی نیک روی صبح ؛ و امیدی دوباره ، برای میخک های بهارستان عشق ..... ! *ترمه سلطانی هفشجانی* ادامه مطلب کاش نمي رفتي ......ادامه مطلب
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : آشتيِ,بهار, نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 99 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:52

روشنی گفت: بیا بدرخشیم! گرگ دلربای غم، وحشی و تنها بود؛ زیر لب گفت: هرگز! روشنی گفت؛ بگذار مال تو باشم! گرگ غم، گوهر پاکی او را بستود ناچار و محزون گفت: هرگز! روشنی، بوسه ای داد ز عشق؛ روشنی، شور بخواست، روشنی، شوق بخواست، روشنی، گوهره ی شعر بخواست؛ گرگ دلربای غم، مرگ بدید، ماه بدید؛ مرگ وماه نالیدند گرگ غم، خاطره شد ابری از فاصله شد تا ببارد بر عشق (روشنی) مرگ و گرگ، ماه را حافظ او دانستند. روشنی کاش نمي رفتي ......ادامه مطلب
ما را در سایت کاش نمي رفتي ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3termehsoltani7 بازدید : 79 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:52